چاه

درد دل های یک دل شکسته!

چاه

درد دل های یک دل شکسته!

ای خدا!!!

هر چی خواستم تو خودم بریزم و ساکت باشم، نتونستم. آخه این چه مناظره ای بود؟ مگه قرار بود بین اصول اسلام با هم مناظره کنند؟ مگه قرار بود سر انقلابی و ضد انقلاب با هم مناظره کنند؟ البته به قول یه بنده خدایی این هم برای انقلاب لازم بود.

ولی هنوز قلبم داره تند تند می زنه. این چه جور بحثی بود؟ اگه آقا چیزی نگه که آروم شم، قطعاً سکته می کنم. فقط شانس آوردیم که فردا تعطیله و آقا می آن و صحبت می کنن. 

 

بنازم به این شعور و منطق سیاسی بزرگوارانی که هنوز هم این رو یک موفقیت می دونند که آقا احمدی نژاد، رئیس جمهور کشور از سطح صحبت های سجاد صفارهرندی هم نازلتر صحبت کرد. دقیقاً بیان کوچه و بازار! بدون نقد حتی یک برنامه به شکل ناشیانه ای قصد به اتصال آقای موسوی به آقای هاشمی کرد تا شاید بدین ترفند سیاسی رقابت 4 سال پیش را زنده کند، و رقابت را به رقابت میان هاشمی و احمدی نژاد تبدیل کند. اما غافل از چند نکته:

1. آقای موسوی پیر میدان سیاست است و اما آقای احمدی نژاد ...

2. گویا فراموش کردند که بحث بر سر برنامه هاست و در صورت نیاز به شاهد مثال بایستی به مصادیق رجوع کنند. آنچه از برنامه ی آقای موسوی فهمیدم تغییر وضعیت موجود در سیاست ها بود و آنچه از آقای احمدی نژاد شنیدم مقابله با باند هاشمی!

3. اعتقاد راسخ ایشان به صحت فضای اقتصادی من را بشدت تحت تأثیر قرار داد. آیا واقعاً این گونه است؟

4. شانس آوردیم که آقای هاشمی تو این مملکت بود که تیرهای آقای احمدی نژاد به ایشون بخوره و الا باید منتظر بودیم تا رئیس جمهور زمان آقای موسوی هم مورد حمله قرار بگیره!

واقعا به بصیرت برادران بزرگوار و بسیجی ام قبطه می خورم که حتی پس از مناظره به جای آنکه به خاموش کردن آتش خشم امثال چون منی بپردازند، به تأیید این رفتار می پردازند و گویا هرگز نمی دانند که این رفتار چه ضرباتی به نظام و انقلاب خواهد زد.

آری امروز دشمنان از دست ما دلشاد شدند.

من شخصاً با آقای موسوی مشکل تئوریک دارم، ولی خداوکیلی آقای احمدی نژاد در چند بند اساسی به تخریب دولت ایشان پرداخت ولی ایشان حتی نگفت که آن زمان زمان جنگ بود، فرق زمان جنگ با صلح را نمی فهمی؟

و جمله ی اساسی دیگر ایشان، آقای احمدی نژاد از من چیزی پیدا نکردند و به همین دلیل به زور قصد دارند من رو به آقای هاشمی وصل کنند. 

 

فعلاً یه کم خالی شدم.

نظرات 3 + ارسال نظر
مرتضی یکشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 08:46 ق.ظ

یعنی شما می فرمایید که آقای موسوی جدا از آقای هاشمی هستند؟! جل الخالق! با چه آدمای مخلصی سروکار داریم خودمون نمی دونستیم! شما چشم بر این 4 سال تخریب بستی و دلتون به حال اون شب موسوی می سوزه؟بیخیال حاجی!، مومن باید منصف باشه.
یا علی

سلام آقا محسن (خودتی دیگه!)
خیر بنده این رو نمی گم، ولی حرفم اینه که ائتلاف یعنی اجماع دو یا چند گروه با نظرات مختلف برای مقابله با جمعی در مقابل آن.
شما می فرمایید شیعه و سنی پشت هم نیستند؟ بنده می گم چرا هستند، این ها برای مقابله با استکبار جهانی اختلافات خود را در نظر نمی گیرند تا خطر بزرگتری دفع شود.
ممکن است در این ائتلاف «نه احمدی نژاد» موافقان و مخالفان نظام هم باشند، دلسوزان و ثروت اندوزان نظام هم باشند و...
همه نخواهند گفت که خطاهای احمدی نژاد را می پذیریم ولی خطر مقابل آن بزرگ تر است. برخی هم خطاهای احمدی نژاد را حتی مضر تر از 18 تیرها می دانند.
شما هم منصف باش! من هم سعی می کنم منصف باشم.

مرتضی دوشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:44 ب.ظ

اشتباه گرفتی...مرنضی هستم یک مسافر!
این حرفام فکر کنم بین شما و این آقا محسن رد وبدل شده که ما بیخبریم.

مرتضی عارف که نیستی؟

مرتضی سه‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:40 ب.ظ

نه برادر!
ولی در کل انصافو داشته باش!
علی علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد