بسم الله الرحمن الرحیم
اطلاع یافتیم که فقیه بزرگوار آیت الله آقای حاج شیخ حسینعلی منتظری رحمۀ الله علیه دارفانی را وداع گفته و به سرای باقی شتافته اند. ایشان فقیهی متبحّر و استادی برجسته بودند و شاگردان زیادی از ایشان بهره بردند. دورانی طولانی از زندگی آن مرحوم در خدمت نهضت امام راحل عظیم الشأن گذشت و ایشان مجاهدات زیادی انجام داده و سختی های زیادی در این راه تحمل کردند. در اواخر دوران حیات مبارک امام راحل امتحانی دشوار و خطیر، پیش آمد که از خداوند متعال میخواهم آن را با پوشش مغفرت و رحمت خویش بپوشاند و ابتلائات دنیوی را کفاره ی آن قرار دهد. اینجانب درگذشت ایشان را به همه ی بازماندگان بویژه همسر مکرّمه و فرزندان محترم آن مرحوم تسلیت میگویم و رحمت و مغفرت الهی را برای وی مسألت میکنم.
سیّد علی خامنه ای
29/ آذر/ 1388
شب اول: حضرت مسلم (ع)
حسین میا به کوفه، کوفه وفا ندارد
کوفی بی مروت، شرم و حیا ندارد
شب دوم:
شب سوم: حضرت رقیه (ع)
شب چهارم: فرزندان حضرت زینب (ع)
شب پنجم: حضرت عبدالله ابن حسن (ع)
شب ششم: حضرت قاسم (ع)
شب هفتم: حضرت علی اصغر (ع)
به خیمه قحط آب است همه دل ها کباب است عـلـی اصـغـر بـه دامـان ربــاب است
عـــطــش بـــالا گـرفـتـه دل ســقــــا گـــرفـــتــه که لب ها تشنه ی یک جرعه آب است
شب هشتم: حضرت علی اکبر (ع)
پیش چشمان ترم اکبر به میدان می رود از تنم جان می رود
قاری قرآن من از زیر قرآن می رود از تنم جان می رود
جوانان بنی هاشم بیایید (2) علی را بر در خیمه رسانید (2)
خدا داند که من طاقت ندارم (2) علی را بر در خیمه رسانم (2)
شب نهم: حضرت ابالفضل العباس (ع)
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد، علمدار نیامد علمدار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد، علمدار نیامد علمدار نیامد
شب دهم: امام حسین (علیه السلام)
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
صبح فردا بــدنش زیـر سـم اسبان است مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
ظهر عاشورا:
از حرم تا قتله گه زینب صدا می زد حسین دست و پا می زد حسین
شام غریبان: مزد از حضرت زهرا (س)
ما مزد عزاداری از فاطمه می خواهیم
از اونجایی که هادی آگاهی (دانشجوی رشته ی برق ورودی 83) از دوستان عزیز بنده، وبلاگ ندارند، حیفم اومد که این متن رو در اختیار دیگر دوستان قرار ندم (عین متن بدون هیچ گونه تغییر):
---------------------------------------
چند روز پیش، داشتم در آیات قرآن تدبری ساده می کردم، آیه ی آخر سوره ی آل عمران بود" یا ایها الذین آمنوا ( ای کسانی که ایمان آورده اید و جامعه ی اسلامی را شکل داده اید) اصبروا ( صبر پیشه کنید) و صابروا ( و بر صبر خود و دیگر اعضای این جامعه بیافزایید ) و رابطوا ( و برای تحقق این امر مهم، رابطه و همبستگی اجتماعی خود را تقویت کنید که اگر این کار را نکنید باعث تحریک دیگر اعضا می شوید ولی بر صبر آنها نمی افزایید) و اتقّوا ا... ( و تقوای الهی پیشه کنید در این که به امر خدا عمل نکنید و از او اطاعت نکنید و برخلاف وجدان پاک خود عمل نکنید ) لعلّکم تفلحون ( تا شاید رستگار شوید این ها شرط لازم است برای رستگاری اجتماع و نه کافی)" و پیش خود اندیشیدم که آیا ارتباط اجتماعی ایرانیان در پی وقایع اخیر حفظ شده است و آیا نتیجه ی این امر جز عدم رستگاری اجتماع خواهد بود؟
***
سخنرانى [در جمع انجمنهاى اسلامى وزارت بهدارى (ارزش کار اطبا و پرستاران)].
زمان: 18 خرداد 1360/5 شعبان 1401.
مکان: تهران، حسینیّه جماران.
موضوع: ارزش کار اطبا و پرستاران- قانون و قانونگذارى- اخطار به توطئه گران.
حضار: اقشار مختلف مردم، اعضاى ستاد انجمنهاى اسلامى وزارت بهدارى و بهزیستى.
ساعت نزدیکای 3 بعد از ظهر بود. انقدر از دو طرف کتک خورده بودم، که دیگه اصلاً حال یک دعوای جدید رو نداشتم. داشتم می رفتم سمت سردر، تا از اتفاقاتی که جلوی فنی افتاده بود، به دکتر بگم. دیدم همه حیدر حیدر گویان دارند میان به سمت دانشکده ی فنی!
کنار دکتر رسیدم و گفتم، حاجی اینا کجا دارند می رن؟
دکتر گفت: نمی دونم!!!
گفتم: الآن سبزها جلوی فنی اند و تازه از یه دعوای جدی جلوگیری کردیم!
دکتر گفت: خوب چی کار کنم؟
گفتم با میثم حبیبی می ریم، یه صف جلوی جمعیت تشکیل می دیم، تا از دعوا جلوگیری کنیم.
شروع کردم به دویدن، هر کی که می شناختم رو دنبال خودم کشوندم، همه دست به دست هم دادیم و یه زنجیر جلو ی جمعیتی که حیدر حیدر گویان می اومد، تشکیل دادیم. منتهی وقتی که به جلو فنی رسیدیم، با صحنه ی عجیبی مواجه شدم!
ادامه مطلب ...از داغ حسین اشک نم نم داریم در خانه ی سینه تا ابد غم داریم
پیراهن و شال مشکی آماده کنید یک ماه دگر تا به محرم داریم