چاه

درد دل های یک دل شکسته!

چاه

درد دل های یک دل شکسته!

نقد رهبری یا وسیله ای برای تخطئه؟

چندی پیش در پاسخ به ایمیلی که در آن به بررسی سخنان رهبر معظم انقلاب، پرداخته بود؛ به بررسی آثار مثبت و منفی نقد رهبری در جامعه پرداختم. متن این پاسخ بدین شرح بود:


بسمه تعالی

سلام

روزگاری است که در وب گردی های خود، با پدیده ای رو به رو می شوم که پیش از این کمتر با آن برخورد کرده بودم. پدیده ای به نام نقد رهبری!

شاید بگویید که پیش از این، در حد توهین به رهبری هم در فضای مجازی دیده می شد!؟

ادامه مطلب ...

چرا هنوز متهمین کهریزک معرفی نشدند؟

گفتم: چه جوری است که اینقدر سریع اعترافات و متهمین براندازی نرم رو معرفی کردند؟

گفت: خب اطلاعات و نیرو انتظامی قوی است.

گفتم: پس چرا متهمین پرونده ی کوی دانشگاه و کهریزک رو اینقدر زود معرفی نکردند؟

گفت: خب اینایی که تو کوی و کهریزک بودند که مثل اونایی که تو براندازی نرم بودند، شل و ول نبودند که زود اعتراف کنند! الآن اگه هفته ای دوتا کلمه هم اینا اعتراف کنند، رکوردی برا خودش!


از جملات نقض دوست عزیزم: و.ح

سیاست اخلاقی یا اخلاق سیاسی

عنوان قشنگی بود! حیف که فقط بود.

اگر انقلابی عمل کرده بودیم ...

به نظر شما این جملات از کیست؟


اگر آن زمان که سد بسیار فاسد را خراب کردیم ، به طور انقلابی عمل کرده بودیم ، قلم تمام مطبوعات راشکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم ، و روسای آنها را به محاکمه کشیده بودیم و حزبهای فاسد را ممنوع اعلام کرده بودیم ، و روسای آنها را به سزای خودشان رسانده بودیم ، و چوبه های دار را در میدانهای بزرگ برپا کرده بودیم و مفسدین و فاسدین را درو کرده بودیم ، این زحمتها پیش نمی آمد. من از پیشگاه خدای متعال و از پیشگاه ملت عزیز، عذر می خواهم ، خطای خودمان را عذر می خواهم .ما مردم انقلابی نبودیم ، دولت ما انقلابی نیست ، ارتش ما انقلابی نیست ، ژاندارمری ماانقلابی نیست ، شهربانی ما انقلابی نیست ، پاسداران ما هم انقلابی نیستند؛ من هم انقلابی نیستم . اگر ما انقلابی بودیم ، اجازه نمی دادیم اینها اظهار وجود کنند. تمام احزاب راممنوع اعلام می کردیم . تمام جبهه ها را ممنوع اعلام می کردیم . یک حزب ، و آن "حزب الله "، حزب مستضعفین . و من توبه می کنم از این اشتباهی که کردم ، و من اعلام می کنم به این قشرهای فاسد درسرتاسر ایران که اگر سر جای خودشان ننشینند، ما به طور انقلابی با آنها عمل می کنیم .مولای ما، امیرالمومنین - سلام الله علیه - آن مرد نمونه عالم ، آن انسان به تمام معنا انسان ،آنکه در عبادت آنطور بود و در زهد و تقوا آنطور و در رحم و مروت آنطور و بامستضعفین آنطور بود، با مستکبرین و با کسانی که توطئه می کنند شمشیر را [می کشید و]می کشت .

آیا ما نیز جزو قلیلانیم؟!

قال الحسین علیه السلام:  

الناس عبید الدنیا و الدین لعق على السنتهم یحوطونه ما درت معایشهم فاذا محصوا بالبلأ قل الدیانون. 

 

امام حسین علیه السلام فرمودند: 

مردم بندگان دنیایند و دین لق لقه ی زبانشان، تا زمانی که زندگی به کامشان باشد و اما هنگامی که بلا به سویشان روی آورد، چه کم می شوند دینداران!

فتنه!

علمای لغت نوشته اند: «در اصل، فتنه به معنی گداختن زر در بوته است برای به دست آوردن عیار آن». هر ماده را در آتش «فتنه»، آستانه ی تحملی است چنان که هر انسان را. طلای ناخالص را در آتش می برند تا ناخالصی هایش که تاب کمتری دارند در مقابل حرارت ذوب شوند و فلز، کوچک تر ولی خالص تر گردد. انقلاب اسلامی، طلای ناخالص زمانه است که این روند خالص سازی را در این 30 سال با سرعتی باورنکردنی طی کرده است.* 
 
*) از بیانات دوستی به نام صادق.

دارا و سارا

هنگام جنگ دادیم صدها هزار دارا 
شد کوچه های ایران مشکین ز اشک سارا

سارا لباس پوشید ، با جبهه ها اجین شد
در فکه و شلمچه ، دارا به روی مین شد

چندین هزار دارا ، بسته به سر سربند 
یا تکه تکه گشتند یا که اسیر و در بند

سارای دیگری در مهران شده شهیده
دارا کجاست ؟ او در ، اروند آرمیده

دوخته هزار سارا چشمی به حلقه ی در
از یک طرف و دیگر چشمی ز خون دل ، تر

سارا سوال می کرد ، دارا کجاست اکنون؟
دیدن شعله ها را در سنگرش به مجنون

خون گلوی دارا آب حیات دین است
روحش به عرش جسمش ، مفقود در زمین است

در آن زمانه رفتند صد ها هزار دارا
در این زمانه گشتند ده ها هزار «دارا»

هنگام جنگ دارا گشته اسیر و در بند
دارای این زمانه با بنزش رود به دربند

دارای آن زمانه بی سر درون کرخه
سارای این زمانه در کوچه با دوچرخه

در آن زمانه سارا با جبهه ها اجین شد
در این زمانه ناگه ، چادر« لباس جین» شد

با چفیعه ای که گلگون از خون صد چو داراست
سارا ، خود از برای ، جلب نظر بیاراست

آن مقنعه ور افتاد جایش فوکل در آمد 
سارا به قول دشمن از املی در آمد

دارا و گوشواره ، حقا که شرم دارد !
در دست هایش امروز او بند چرم دارد

با خون و چنگ و دندان دشمن زخانه راندیم
اما به ماهواره تا خانه اش کشاندیم

یا رب تو شاهدی بر اعمالمان یکایک
بدم المظلوم یا الله ، عجل فرجه ولیک

جای شهید اسم خواننده روی دیوار 
آن ها به جبه رفتند ، اینها شدند طلبکار

می خواهم امل بمانم!

قبل از ورودم به دانشگاه، از بزرگترین افتخاراتم، امل بودنم بود! البته باید عرض کنم، که تعریف امل در ادبیات فارسی بسیار گسترده است.

اما آنچه من از امل برداشت کردم، کسی بود که ویژگی های زیر را داشته باشد:

1. وقتش رو صرف دیدن فوتبال نکنه.

2. طرفدار تیم خاصی نباشه.

3. کار بدون هدف انجام نده.

4. لباس های تنگ و جین نپوشه.

5. از همه مهم تر، با دختر نامحرم صحبت نکنه.

....

ادامه مطلب ...