چاه

درد دل های یک دل شکسته!

چاه

درد دل های یک دل شکسته!

نوشته ای از روی عصبیت!

عقلاً نباید این متن رو بنویسم، اما به جهت حال اومدن نفس و حالگیری برخی از دوستان می نویسم. طبق معمول متن درون گفتمانی است، سرت رو بکش بیرون تو!
بنده اینجا اعلام می کنم که با التزام فکری و عملی به منویات حضرت آقا تمامی اصول و مبانی و خطوط قرمز خود را از ولی امر مسلمین گرفته و از مهمترین مراجع تحلیلم منویات آقاست. بنده قبل از انتخابات 88 به دو دلیل صریح گزینه ی آقای احمدی نژاد را رد کردم:
1. عدم ولایت پذیری ایشان (با این استدلال که ایشان در اختلاف نظر با رهبری نظر خود را به کرسی نشانده و از آن روز باید ترسید که میان آقا و آقای مشایی ایشان آقای مشایی را انتخاب کنند)
2. رخنه و تفرقه در میان جماعت حزب الله.

هر کس که ذره ای وجدان داشته باشد، و با بنده در آن وقت هم کلام شده باشد، به وضوح این دو نکته رو در صحبت های من می تونست پیدا کنه.

و الآن به همه ی دوستانی که علم غیب ندارند و با بصیرت های فراوان نتوانستند این امر به این سادگی را 2 سال پیش بیابند (حتی 3 4 سال پیش) عرض می کنم که آقایان عزیز مرد باشید و وقتی اشتباه می کنید بگویید اشتباه کردیم. حرف های صد من یه غاز تحویل ندهید.

لازم است ذکر کنم که بنده از اول این را گفتم، وابسته به غرب و خارج هم نیستم، بر مبنای اصول هم به این نتیجه رسیدم، ضد ولایت فقیه و ضد انقلاب و غیره هم نیستم، یک تحلیل گر خفن سیاسی هم نیستم که بخواهم چیزی را به رخ بکشم. با مبانی تحلیل می کنم و اگر اشتباه کنم اینقدر شجاعت دارم که بگویم اشتباه کردم. امیدوارم که اگر یک روز این شجاعت را از دست دادم، دیگر تحلیل نکنم.

*) دیگه امروز تو یه بحثی یکی یه چیزی گفت که نتونستم خودم رو کنترل کنم!

پ.ن: نیاید بگید مگه آقا نمی فهمید و این چرندیات، که صدها مثال بدتر از آن برای دوران خاتمی بود که حتی نزدیک ترین افراد به آقا هم اون موقع علت رفتار آقا رو نمی فهمیدند.