یه رفیقی داشتیم خیلی ایده ی قشنگی داشت. می گفت به نظر من ایده ی بسیج رو امام (ره) از اصحاب صفه ی پیامبر (ص) گرفته.
شباهت عمده رو ببینید. اصحاب صفه کسانی بودن که خونشون زیر بغلشون بود و پای کار انقلاب پیامبر بودن. اگه لازم بود می جنگیدن، لازم بود می ساختن، خلاصه هر کاری که برای پیشبرد انقلاب پیامبر لازم بود این گروه انجام می دادن.
حالا بسیج رو ببین قراره چی جوری باشه. یه نیرویی که پای کار انقلابه تا
آخر. هر جا انقلاب هر چی لازم داشته باشه براش مهیا می کنه تا حرکت انقلاب
به جلو بره.
اما یه ویژگی دیگه ای که بسیج داره اینه که قرار نیست منحصر به یک گروه و
سازمان و دسته باشه. یه نهاد نیست که یه عده توش بیان حقوق بگیرن. بسیج یه
توده ای از مردمن که هر جایی و هر زمانی و در هر لباسی دوست دارن یه کار
مهمی برای انقلاب انجام بدن. این توده ی مردم با ویژگی های فردی شون هست که
بسیجی بودنشون رو نشون می دن. یعنی از یک زندگی معمولی بی دغدغه بابا
مامان زن و بچه و عیش و نوش گذشتن، حاضرن هر کاری برای انقلاب و حفظ انقلاب
انجام بدن.
اما یه عده از مسئولین متأسفانه این تفکر رو تبدیل کردن به یه ابزاری که هر کی می تونه بیاد دستش بگیره و هر گندی که خواست بهش بزنه. تعریف آقا از بسیج دانشجویی اینه:
بسیج دانشجویی در عین آنکه یک تشکل نظم یافته و برخوردار از سازماندهی است نه در جناحهای سیاسی هضم و حل می شود و نه خود را رقیب سازمانهای دانشجویی متعارف می شناسد. هر دانشجویی با هر سلیقه سیاسی اگر پایبند به ارزش های انقلاب و آماده حضور در عرصه مبارزه فرهنگی و سیاسی با استکبار و ایادی آشکار و نقابدار آن است، می تواند در خیل بسیجیان دانشگاه و عضوی از بسیج دانشجویی باشد.
اما سؤال اینجاست که چقدر وضعیت فعلی بسیج با این جمله مطابقت دارد؟
سلام
اجازه میدی تو پلاس بازنشر بدم.
یا علی
سلام
وا، چه جلافتا!
اجازه!
محمد طالبی!
یعنی باور نمی کنم!!!!
سلام
خوب چی کار کنم!
دیدم ملت تو نت از این کارا می کنم یاد گرفتم!!!
شما ببخشید! :)
یا علی
سلام
دیگه تکرار نشه، این بار می بخشت!
دی: